سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خانه
مدیریت
ایمیل من
شناسنامه
پارسی یار

مجموع بازدیدهای وبلاگ: 36930
تعداد بازدید امروز: 1
تعداد بازدید دیروز: 24
  • درباره من


  • مرکز مطالعاتی _ پژوهشی آثار شهید مطهری اردکان
    مرکز
  • لوگوی من


  • مشاهده اوقات شرعی


  • وضعیت من در یاهو


  • یــــاهـو
  • اشتراک در وبلاگ


  •  
    مرکز مطالعاتی _ پژوهشی آثار شهید مطهری اردکان
    عاقل، با همانند خود الفت می گیرد . [امام علی علیه السلام]
  • پیامبر و روز نحس نویسنده: مرکز جمعه 85/8/12 ساعت 4:59 ع
  • آیا پیغمبر در کارهای خودش از نحس و سعد
    ایام استفاده می‏کرد ؟ این خودش مسئله‏ای است . ما برویم سیره پیغمبر را
    از اول تا آخر ببینیم ، تمام کتبی را که شیعه و سنی در تاریخ پیغمبر
    نوشته‏اند مطالعه بکنیم ببینیم آیا پیغمبر اکرم در روش و متود خودش یکی‏
    از چیزهایی که از آن استفاده می‏کرد مسئله سعد و نحس ایام بود یا نه ؟
    مثلا آیا می‏گفت امروز دوشنبه است برای مسافرت خوب نیست . یا امروز
    سیزده عید نوروز است هر کس بیرون نرود گردنش می‏شکند آن هم از سیزده‏
    جانه از یک جا ؟ ! آیا چنین حرفهایی هست ؟ در سیره علی علیه السلام چطور
    ؟ در سیره ائمه علیهم السلام چطور ؟ ما هرگز نمی‏بینیم که

    پیغمبر یا ائمه اطهار خودشان در عمل از این حرفها یک ذره استفاده کرده‏
    باشند ، بلکه عکسش را می‏بینیم . در نهج البلاغه هست که وقتی که علی ( ع‏)
    ) تصمیم گرفت برود به جنگ خوارج ، اشعث قیس که آن وقت جزو اصحاب‏
    بود با عجله و شتابان آمد : یا امیرالمؤمنین ! خواهش می‏کنم صبر کنید ،
    حرکت نکنید ، برای اینکه یکی از خویشاوندان من که منجم است یک حرفی‏
    دارد و می‏خواهد به عرض شما برساند . فرمود : بگو بیاید . آمد . گفت :
    یا امیرالمؤمنین ! من منجم و متخصص شناختن سعد و نحس ایام . من در
    حسابهای خودم به اینجا رسیده‏ام که اگر شما الان حرکت کنید بروید به جنگ‏
    قطعا شکست می‏خورید و شما و اکثریت اصحاب شما کشته خواهند شد . فرمود :
    هر کس که تو را تصدیق بکند پیغمبر را تکذیب کرده ، این مزخرفات چیست‏
    که می‏گویی ؟ ! اصحاب من ! سیروا علی اسم الله بگویید به نام خدا ، به‏
    خدا اعتماد و توکل کنید و حرکت کنید بروید . علی رغم نظر این شخص ،
    همین الان حرکت کنیم برویم . و می‏دانیم که در هیچ جنگی علی ( ع ) به‏
    اندازه این جنگ فاتح نشد .

    علی رغم این روایات،روایات دیگر داریم که در تفسیر المیزان در ذیل یکی از آیات سوره فصلت:
    « فی ایام نحسات » ذکر شده است . از مجموع روایاتی که از اهل‏
    بیت اطهار رسیده است این مطلب استنباط می‏شود که این امور یا اساسا اثر
    ندارد و یا اگر هم اثر دارد توکل به خدا و توکل به پیغمبر و اهل بیت‏
    پیغمبر اثر اینها را از بین می‏برد . بنابراین یک مسلمان ، شیعه واقعی ،
    در عمل به این امور اعتنا نمی‏کند ، اگر می‏خواهد برود مسافرت ، صدقه بدهد
    ، به خدا توکل کند ، به اولیای خدا توسل بجوید و به هیچیک از این امور
    اعتنا نکند . از همه بالاتر این است که شما ببینید در تاریخ پیغمبر و
    ائمه اطهار آیا یک دفعه هم اتفاق افتاده که خود آنها به این مسائل عمل‏
    بکنند؟!     سیری در سیره نبوی ص 81 _ 83


  • نظرات دیگران ( )
  • نقش ترس در تربیت نویسنده: مرکز سه شنبه 85/8/9 ساعت 2:8 ع
  •  

     

    در مسأله عامل ترس و ارعاب ، چه در
    تربیت فردی کودک و چه در تربیت اجتماعی بزرگسال ، یک بحث این است‏
    که آیا ترس و ارعاب عامل تربیت - به مفهوم پرورش و رشد دادن - است ؟
    و آیا ترس می‏تواند عامل رشد دهنده روح انسان باشد ؟ نه ، نقش ترس این‏
    نیست که عامل رشد دهنده باشد . ولی یک بحث دیگر این است که آیا عامل‏
    ترس جزء عواملی است که باید برای تربیت کودک یا تربیت اجتماع از آن‏
    استفاده کرد یا نه ؟ جواب این است : بله ، ولی نه برای رشد دادن و
    پرورش استعدادها بلکه برای بازداشتن روح کودک یا روح بزرگسال در اجتماع‏
    از برخی طغیانها . یعنی عامل ترس عامل فرونشاندن است ، عامل رشد دادن و
    پرورش دادن استعدادهای عالی نیست ولی عامل جلوگیری  از رشد
    استعدادهای پست و پائین و عامل جلوگیری از طغیانها هست .

     بنابر این در مواقعی ، از عامل ترس باید استفاده کرد . در عین اینکه‏
    اما عامل ترس را عامل لازمی می‏دانیم. اما آن را عاملی رشد دهنده و پرورش دهنده نمی‏دانیم.

    شهید مطهری / تعلیم وتربیت ص 60


  • نظرات دیگران ( )
  • حقیقت توبه نویسنده: مرکز دوشنبه 85/7/17 ساعت 11:39 ص
  •  

    ماه رمضان است و ماه توبه . شهید مطهری هم در این زمینه حرف برا زدن زیاد داره . حرفهایی که شاید تا حالا نشنیدی یا کمتر شنیدی. سعی ما بر این است مطالب ناب ایشان را در این ماه به قلم بیاوریم . امید است مورد عنایت آن شهید بزرگوار و بینندگان واقع گردد.

    ایشان در کتاب ارزشمند آزادی معنوی می فرماید:

     

     

     

    اولین منزل سلوک به خداوند ، منزل توبه است .

    توبه یعنی چه ؟ ماهیت توبه از نظر روانی برای انسان چه حالتی است و

    از نظر معنوی برای انسان چه اثری دارد ؟ در نظر بسیاری از ما توبه یک‏

    امر بسیار ساده‏ای است ، هیچوقت به این فکر نیفتاده‏ایم که توبه را از نظر

    روانی تحلیل بکنیم . اساسا توبه یکی ازمشخصات انسان نسبت به حیوانات‏

    است ، یعنی انسان بسیاری ممیزات ومشخصات و کمالات و استعدادهای عالی‏

    دارد که هیچکدام از آنها در حیوانات وجود ندارد . یکی از این استعدادهای‏

    عالی در انسان ، همین مسئله توبه است . " توبه " بمعنی ومفهومی که‏

    انشاء الله برای شما شرح می‏دهم ، این نیست که ما لفظ استغفر الله ربی و

    اتوب الیه را به زبان جاری کنیم ، از مقوله لفظ نیست .

    توبه یک حالت‏ روانی و روحی و بلکه یک انقلاب روحی در انسان است که لفظ استغفر الله‏

    ربی و اتوب الیه بیان این حالت است ، نه خود حالت ، نه خود توبه ، مثل بسیاری از

    چیزهای دیگر که در آنها لفظ ، خودش ، آن حقیقت نیست بلکه مبین آن‏

    حقیقت است . اینکه ما روزی چندین بار می‏گوئیم استغفرالله ربی و اتوب‏

    الیه نباید خیال بکنیم که روزی چند بار توبه می‏کنیم . ما اگر روزی یک‏

    بار توبه واقعی بکنیم ، مسلما مراحل و منازلی از قرب به پروردگار را

    تحصیل می‏کنیم .

    ص 46


  • نظرات دیگران ( )
  • آخرین سخن نویسنده: مرکز یکشنبه 85/7/2 ساعت 9:56 ص
  •  

    یکی از گناهان ، استخفاف نماز یعنی سبک شمردن نماز است . نماز
    نخواندن یک گناه بزرگ است و نماز خواندن اما نماز را خفیف
    شمردن ، استخفاف کردن ، بی اهمیت تلقی کردن گناه دیگری است . پس از
    وفات امام صادق ( ع ) ابو بصیر آمد به ام حمیده تسلیتی عرض کند . ام‏
    حمیده گریست . ابوبصیر هم که کور بود گریست . بعد ام حمیده به ابوبصیر
    گفت : ابوبصیر ! نبودی و لحظه آخر امام را ندیدی ، جریان عجیبی رخ داد .
    امام در یک حالی فرو رفت که تقریبا حال غشوه‏ای بود . بعد چشمهایش را
    باز کرد و فرمود : تمام خویشان نزدیک مرا بگوئید بیایند بالای سر من حاضر
    شوند . ما امر امام را اطاعت و همه را دعوت کردیم . وقتی همه جمع شدند
    ، امام در همان حالات که لحظات آخر عمرش را طی می‏کرد یک مرتب چشمش‏
    را باز کرد ، رو کرد به جمعیت و همین یک جمله را گفت : « ان شفاعتنا لا
    تنال مستخفا بالصلوه » ( 1 ) هرگز شفاعت ما به مردمی که نماز را سبک‏
    بشمارند ، نخواهد رسید
    . این را گفت و جان بجان آفرین تسلیم کرد .
    امام نفرمود که شفاعت ما به مردمی که نماز نمی‏خوانند نمی‏رسد آن که‏
    تکلیفش خیلی روشن است ، بلکه فرمود به کسانی که نماز را سبک می‏شمارند
    . یعنی چه نماز راسبک می‏شمارند ؟ یعنی وقتی و فرصت دارد ، می‏تواند نماز
    خوبی با آرامش بخواند ولی نمی‏خواند . نماز ظهور و عصر را تا نزدیک‏
    غروب نمی‏خواند ، نزدیک غروب که شد می‏رود یک وضوی سریعی میگیرد و بعد
    با عجله یک نمازی می‏خواند و فورا مهرش را می‏گذارد آنطرف ، نمازی که نه‏
    مقدمه دارد و نه مؤخره ، نه آرامش دارد و نه حضور قلب
    .
    _______________________________
    آزادی معنوی ص70


  • نظرات دیگران ( )
  • آقای پاپ! تفاوت از زمین تا آسمان است نویسنده: مرکز سه شنبه 85/6/28 ساعت 4:39 ع
  •  ا

    از نظر اسلام اصول عقائد ، اجتهادی است نه تقلیدی یعنی هر کسی با فکر خودش باید آنرا حل بکند . پس این ادل دلیل براینست که از نظر اسلام نه تنها فکر کردن در اصول‏ دین جایز و آزاد است یعنی مانعی ندارد ، بلکه اصلا فکر کردن در اصول دین‏ در یک حدودی که لااقل بفهمی خدایی داری و آن خدا یکی است ، پیغمبرانی‏ داری ، قرآن که نازل شده از جانب خداست ، پیغمبر از جانب خداست ، عقلا بر تو واجب است [ می‏گوید ] اگر فکر نکرده اینها را بگویی من از تو نمی‏ پذیرم .
    از همین جا تفاوت اسلام و مسیحیت بالخصوص و حتی سایر ادیان روشن‏ می‏شود .
    در مسیحیت درست مطلب برعکس است یعنی اصول دین مسیحی ، ماورای‏ عقل و فکر شناخته شده است اصطلاحی هم خودشان وضع کردند که اینجا قلمرو ایمان است نه قلمرو عقل
    یعنی برای ایمان یک منطقه قائل شدند و برای عقل‏ و فکر منطقه دیگر گفتند حساب عقل و فکر کردن یک حساب است ، حساب‏ ایمان و تسلیم شدن ، حساب دیگری است تو می‏خواهی فکر کنی در قلمرو ایمان حق فکر کردن نداری قلمرو ایمان فقط قلمرو تسلیم است‏ ، حق فکر کردن در اینجا نیست. ببینید تفاوت ره از کجاست تا به کجا ؟
    یکی اصول دین خودش را ، منطقه ممنوعه برای عقل و فکر اعلام می‏کند ، و دیگری نه تنها منطقه ممنوعه اعلام نمی کند ، بلکه منطقه لازم الورود اعلام‏ می‏کند که عقل باید در این منطقه وارد بشود ، اگر وارد نشود من چیزی را نمی پذیرم این ، معنی آزادی تفکر است . بنابراین اگر کسی واقعا در این مسائل فکر کند ، آیا از نظر اسلام حق‏ دارد ؟ مسلم حق دارد،لازم هم هست فکر کند آیا اگر کسی واقعا به فکرش‏ از نظر منطقی یک چیزی می‏رسد درباب خدا ، در باب قیامت ، در باب‏ نبوت ، فکر می‏کند و یک اشکال به ذهنش می‏رسد ، حق دارد این اشکال را به‏ دیگران بگوید که برای من در این مسئله شبهه ای پیدا شده است ، بیائید این شبهه را برای من حل بکنید ؟ البته آزاد است ، اشکالش باید حل بشود سؤال کردن در مسائل اصول دین ، امر واجب و لازمی است از پیغمبر اکرم‏ سؤال می‏کردند ، از علی ( ع ) سؤال می‏کردند ، از سایر ائمه اطهار سؤال‏ می‏کردند ، زیاد هم سؤال می‏کردند و آنها هم جواب می دادند این کتابهای‏ احتجاجاتی که ما داریم ( و غیر آنها ) نشان میدهد در زمینه اصول دین در
    اسلام چقدر حق آزادی بیان و حق آزادی سؤال داده شده است . تا وقتی که انسان‏ روحش روح تحقیق و کاوش است و انگیزه اش واقعا تحقیق و کاوش و فکر کردن است ، اسلام می‏گوید بیا فکر کن ، هر چه بیشتر فکر و سؤال بکنی ، هر چه بیشتر برایت شک پیدا شود ، در نهایت امر بیشتر به حقیقت می‏رسی  بیشتر به واقیت می‏رسی این مسئله را ما مسئله فکر می‏نامیم .

    ___________________________________

    پیرامون جمهوری اسلامی ص 95 و 96


  • نظرات دیگران ( )
  • توهم غلط در مورد حجاب نویسنده: مرکز جمعه 85/6/24 ساعت 10:16 ص
  •  

    عقیده بعضی از کارشناسان اجتماعی این است که علت این افراط و بی‏
    بندوباری ، توهمهای غلطی است که اجتماع درباره حجاب داشته است . علت‏
    این بوده که حقایق گفته نشده است . اگر همانطور که اسلام خود گفته است‏
    گفته می‏شد کار به اینجاها که کشیده است کشیده نمی‏شد . اینجا از
    آنجاهاست که باید گفت : " از پاپ کاتولیک‏تر نباید بود " ، " کاسه‏
    از آش گرمتر صحیح نیست " .
    قرآن کریم در سوره حجرات می‏فرماید : " « یا ایها الذین آمنوا لا
    تقدموا بین یدی الله و رسوله » " ( 1 ) . یعنی ای مؤمنین ! از خدا
    و رسول خدا جلو نیفتید . مقصود از جلو افتادن از خدا و پیغمبر اینست که‏
    کار دینداری و مقدس مأبی را به جائی رسانیم که خدا و رسول نگفته‏اند و
    بخواهیم از پیغمبر هم جلوتر حرکت کنیم .
    پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم  می‏فرماید :  « ان الله یحب ان یؤخذ برخصه کما یحب ان یؤخذ بعزائمه »  . یعنی خداوند دوست دارد هر چیزی‏ را که مباح قرار داده است و رخصت فرموده مردم آنرا مباح شمارند همچنانکه دوست دارد هر چه را نهی کرده است ناروا به شمار آورند .
    ممکن است نظر من اشتباه باشد . مکرر گفته‏ام که در اینگونه مسائل که‏
    مسأله فرعی است ، هر کس باید فتوای مرجع تقلید خود را بخواهد و عمل کند
    . ولی از نظر آنچه به نام مصلحت اندیشی عنوان می‏شود که می‏گویند مصلحت‏
    نیست گفته شود هر چند حقیقت باشد . عقیده من برخلاف این مصحلت اندیشی‏
    است . من مصلحت را در گفتن حقیقت می‏دانم . آنچه مصلحت ایجاب می‏کند جز این نیست که باید این خیال را از سر زنان امروز خارج کنیم که می‏گویند
    حجاب در عصر حاضر غیر عملی است ، ثابت کنیم که حجاب اسلامی کاملا منطقی‏ و عملی است .
    ثانیا کوشش کنیم که در فعالیتهای فرهنگی ، اجتماعی ، بهداشتی ،
    واحدهای اختصاصی برای زنان به وجود آوریم و با فعالیتهای مختلط و واحدهای‏
    مختلط که تقلید احمقانه‏ای از اروپائیان است مبارزه کنیم . تنها در این‏
    صورت است که زنان شخصیت واقعی خود را باز خواهند یافت و به نام آزادی‏
    و مساوات ابزار و بازیچه و احیانا وسیله اطفاء شهوت مردان قرار نخواهند
    گرفت .
    __________________________________
    1 - سوره حجرات ، آیه . 1

    مساله حجاب ص 253و 354


  • نظرات دیگران ( )
  • مدیریت حافظه نویسنده: مرکز یکشنبه 85/6/12 ساعت 4:18 ع
  • مدیریت حافظه

    شهید مطهری در این باره می نویسند:

    افراد از نظر هوش ، فهم ، استعداد و حافظه با یکدیگر اختلاف دارند .
    انسان‏های رشید از حافظه خود بهره برداری صحیح می‏کنند ولی آدمهای غیر از
    رشید ، ممکن است حافظه بسیار نیرومندی نیز داشته باشند اما نتوانند از
    آن استفاده کنند .
    آدم غیر رشید تصور می‏کند . حافظه یک انبار است .
    انباریکه باید دائما آن را پر کند
    ، هر چه پیدا کرد آنجا پرت کند . عینا
    مانند انبار یک خانه که احیانا وارد می‏شوی می‏بینی یک تکه حلبی ، یک‏
    قطعه فلز ، یک میز شکسته ، یک صندلی شکسته در آنجا افتاده است .
    اما آدمی که رشید باشد در بهره برداری از حافظه خود دقت می‏کند . اولین کاری‏ که انجام می‏دهد عمل انتخاب است . یعنی حافظه خود را مقدس می‏شمارد ،
    حاضر نیست هر چه شد در آن سرازیر کند . حساب می‏کند که دانستن چه‏
    چیزهائی برای او مفید است و چه چیزهائی بی‏فایده است . مفیدها را درجه بندی می‏کند و مفیدترها را انتخاب می‏کند سپس آنها را به حافظه خویش می‏سپارد آن‏
    چنانکه امانتی را به امینی می‏سپارد ، در خود سپردن دقت می‏کند ، یعنی‏
    واقعا و به طور دقیق و روشن آن را وارد ذهن می‏کند و سپس تحویل حافظه‏
    می‏دهد .
    مثلا کتابی را مطالعه می‏کند ، یکبار می‏خواند . انسان کتاب را بار اول‏
    به قصد لذت می‏خواند در این صورت نمی‏تواند در مورد مطالب کتاب ، حساب‏
    و قضاوت کند ، دور دوم می‏خواند ،
    حتی قویترین حافظه‏ها نیازمند است که‏
    یک کتاب مفید را لااقل دوبار پشت سر هم بخواند
    ، پس از آن مطالب را
    تجزیه و تحلیل و دسته بندی می‏کند و هر مطلبی را با توجه به اینکه از چه‏
    دسته مطالب است به حافظه می‏سپارد ، بعد کوشش می‏کند که کتاب دیگری را
    در دستور مطالعه قرار دهد که در موضوع کتاب پیشین است ، حتی الامکان تا
    از موضوعی فارغ نشده است و در حافظه به صورت روشن و منظم نسپرده است‏
    وارد موضوع دیگر نشود . اشتباه است اگر انسان یک کتاب را مانند یک‏
    سرگرمی مطالعه کند و قبل از آنکه مطالب کتاب درست جذب ذهن شده باشد و
    ذهن فرصت تجزیه و تحلیل پیدا کرده باشد به کتاب دیگر و موضوع دیگر
    بپردازد . امروز کتب تاریخی ، فردا روانشناسی و پس فردا مثلا کتب مذهبی‏
    مطالعه کند همه مخلوط می‏شوند و حکم انباری بی نظم را پیدا می‏کند .
    انسان رشید کتابها و مطالبی را که برای خود لازم می‏داند جمع می‏کند آنها
    را مکررا مطالعه و دسته بندی و سپس خلاصه می‏کند . خلاصه را یادداشت
    و به حافظه خود می‏سپارد بعد به‏ موضوع دیگر می‏پردازد .
    چنین فردی اگر حافظه‏اش ضعیف هم باشد از آن‏
    حداکثر استفاده را می‏کند و مثل کسی می‏شود که کتابخانه منظمی با قفسه‏های‏ مرتب دارد ، کتابخانه‏ای که هر قفسه‏اش به کتاب‏های معینی در رشته خاص‏
    مربوط می‏شود به طوری که هر کتابی را که بخواهد فورا دست می‏گذارد روی آن‏
    و آن را می‏یابد اما اگر غیر از این باشد همانند آدمی است که کتابخانه‏ای‏
    با هزارها کتاب داشته باشد اما کتابها را روی یکدیگر ریخته است . هر
    وقت کتابی را بخواهد دو ساعت باید دنبالش بگردد تا پیدا کند .
    این بود
    مثالی از مدیریت صحیح و ناصحیح در مورد بهره برداری از یکی از قوای هوشی‏ و عقلانی انسان .

    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    امدادهای غیبی ص۱۱۰
    بخوانیم و قدر این مطالب را بدانیم


  • نظرات دیگران ( )
  • مسابقه بزرگ نویسنده: مرکز پنج شنبه 85/6/9 ساعت 12:11 ع
  • مسابقه بزرگ کتابخوانی به مناسبت سال پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله از دو اثر ارزشمند شهید مطهری ره 

     سیری در سیره نبوی                        خاتمیت

    آخرین مهلت ثبت نام : ۲۴ شهریور

    دوستان اردکان ، میبد و توابع این دو میتوانند برای ثبت نام به مرکز مطالعاتی شهید مطهری اردکان مراجعه فرمایند.

    آدرس: اردکان یزد- خ صدر آباد- پیچ فاضل- روبروی اداره ثبت سابق

    تلفن: ۰۳۵۲- ۷۲۳۰۷۷۴

    زمان مسابقه: بعد از ماه مبارک رمضان

    جوایز: سفر عمره و عتبات عالیات ـ سکه بهار آزادی ـ نیم سکه و ربع سکه ـ و جوایز دیگر

    توجه: این مسابقه از طرف دفتر حضرت آیه الله فاضل لنکرانی و با همکاری مرکز مطالعاتی آثار شهید مطهری اردکان برگزار می گردد.

    از باقیمانده تعطیلات بهره بریم.


  • نظرات دیگران ( )
  • روش مطالعه صحیح از نگاه شهید مطهری ( کسانیکه بهره هوشی خیلی بالا نویسنده: مرکز شنبه 85/6/4 ساعت 5:39 ع
  • تفاوت دوره جدید با دوره قدیم‏ علم در چیست ؟
    در دوره جدید ، علم سرعت و پیشرفت فوق العاده‏ای پیدا
    کرد . یک مرتبه مثل اینکه مانعی را از جلوی چرخ علم برداشته باشند ، علم‏
    ، به سرعت شروع کرد به حرکت کردن ، در صورتی که حرکت علم در دوران‏
    قدیم کندتر بود . اما علت این سرعت در دوره جدید چیست ؟
    آیا علمای‏
    جدید مثل پاستور ، نبوغ بیشتری از علمای قدیم مثل بقراط و جالینوس و
    بوعلی سینا داشته‏اند ؟
    به عبارت دیگر آیا علت این است که در دنیای‏
    جدید اشخاص خارق العاده‏ای پیدا شدند که در دنیای قدیم چنین شخصیتها و
    مغزهای متفکری نبودند ؟ نه ، چنین نیست . شاید امروز احدی ادعا نکند که‏
    نبوغ پاستور یا دیگران از نبوغ ارسطو ، افلاطون ، بوعلی سینا ، بقراط ،
    جالینوس ، و یا خواجه نصیر طوسی بیشتر بوده ، ولی سرعت
    و موفقیت کار اینها بیشتر بوده است . سرش چیست ؟
    می‏گویند سرش این است که اسلوب علماء یک مرتبه تغییر کرد .
    از وقتی‏
    که اسلوب(روش) علماء در تحقیق عوض شد ، سرعت پیشروی علم بیشتر شد .
    اسلوبها
    در موفقیتها نقش دارند . ممکن است شما یک فرد نابغه و باهوش و با
    استعداد و پرکاری را در راس یک مؤسسه قرار بدهید و نتواند اداره بکند .
    فرد دیگری را که به اندازه او نبوغی از نظر حافظه و هوش و استعداد و
    درک ندارد ، در راس همان مؤسسه قرار بدهید و بهتر اداره بکند ، از باب‏
    اینکه سبک و روش او بهتر است .
    مثال واضحتر و روشنتری بزنیم : مکرر افرادی را دیده‏ایم که بسیار باهوش‏
    ، با استعداد و پر حافظه هستند ، اما موفقیت اینها در یادگیری ، کمتر از
    موفقیت کسانی است که از نظر هوش و حافظه و قدرت کار ، در سطح‏
    پائینتری قرار دارند . چرا ؟ برای اینکه سبک کار اینها بهتر است . مثلا
    یک آدم خیلی پر حافظه ممکن است در شبانه روز شانزده ساعت یکسره کار
    بکند . اما چگونه ؟ یک کتاب را از اول تا آخر مطالعه می‏کند . بعد فورا
    کتاب دیگری را برمی‏دارد و مطالعه می‏کند . در صورتی که این کتاب در یک‏
    رشته است و آن کتاب در یک رشته دیگر . بعد کتابی دیگر ، بعد یک درس‏
    دیگر ، یک بلبشوئی راه می‏اندازد . ولی یک نفر ممکن است که قدرت هشت‏
    ساعت کار بیشتر نداشته باشد ، ولی وقتی کتابی را مطالعه می‏کند اولا با
    دقت می‏خواند نه با تندی ، ثانیا به یک دور خواندن اکتفا نمی‏کند ، یک‏
    بار دیگر همین کتاب را می‏خواند . به کتاب دیگری دست نمی‏زند تا مطالبی که در این‏
    کتاب خوانده ، در ذهنش وارد بشود . به این حد نیز قناعت نمی‏کند . در
    نوبت
    سوم مطالب خوبی را که در این کتاب تشخیص داده است و لازم می‏داند
    ، در ورقه های منظمی فیش برداری می‏کند ، یادداشت می‏کند ، یعنی یک‏
    حافظه کتبی برای خودش درست می‏کند که تا آخر عمر هر وقت بخواهد ،
    بتواند فورا به آن مطالب مراجعه کند
    . این کتاب را که تمام کرد ،
    کتابهای دیگری را که متناسب با همین موضوع هستند مطالعه می‏کند . بعد از
    مدتی از مطالعه کردن این جور کتابها بی‏نیاز می‏شود . بعد می‏رود سراغ یک‏
    سلسله کتابهای دیگر . اما آدمی که امروز این کتاب ، فردا آن کتاب و پس‏
    فردا کتاب دیگری را مطالعه می‏کند ، مثل کسی می‏شود که وقتی می‏خواهد غذا
    بخورد ، یک لقمه از این ، دو لقمه از آن ، چهار لقمه از نوع دیگر و پنج‏
    لقمه از آن دیگری می‏خورد . آخر معده خودش را فاسد می‏کند . کاری هم انجام‏
    نداده است . اینها مربوط است به سبک و روش و اسلوب .
    حماسه حسینی 1/239


  • نظرات دیگران ( )
  • اردوی رایگان نویسنده: مرکز جمعه 85/6/3 ساعت 7:1 ع
  • اردوی دو روزه رایگان  به شهر مقدس قم در آستانه نیمه شعبان میلاد مهدی فاطمه ( عجل الله فرجه)  با ثبت نام و خواندن دو کتاب!!!!!

    ثبت نام کنید



  • نظرات دیگران ( )
  • <      1   2   3      >
  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ