سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خانه
مدیریت
ایمیل من
شناسنامه
پارسی یار

مجموع بازدیدهای وبلاگ: 36854
تعداد بازدید امروز: 12
تعداد بازدید دیروز: 3
  • درباره من


  • مرکز مطالعاتی _ پژوهشی آثار شهید مطهری اردکان
    مرکز
  • لوگوی من


  • مشاهده اوقات شرعی


  • وضعیت من در یاهو


  • یــــاهـو
  • اشتراک در وبلاگ


  •  
    مرکز مطالعاتی _ پژوهشی آثار شهید مطهری اردکان
    شما را به پنج چیز سفارش مى‏کنم که اگر براى دسترسى بدان رنج سفر را بر خود هموار کنید ، در خور است : هیچ یک از شما جز به پروردگار خود امید نبندد ، و جز از گناه خود نترسد ، و چون کسى را چیزى پرسند که نداند شرم نکند که گوید ندانم ، و هیچ کس شرم نکند از آنکه چیزى را که نمى‏داند بیاموزد ، و بر شما باد به شکیبایى که شکیبایى ایمان را چون سر است تن را ، و سودى نیست تنى را که آن را سر نبود ، و نه در ایمانى که با شکیبایى همبر نبود . [نهج البلاغه]
  • آقای پاپ! تفاوت از زمین تا آسمان است نویسنده: مرکز سه شنبه 85/6/28 ساعت 4:39 ع
  •  ا

    از نظر اسلام اصول عقائد ، اجتهادی است نه تقلیدی یعنی هر کسی با فکر خودش باید آنرا حل بکند . پس این ادل دلیل براینست که از نظر اسلام نه تنها فکر کردن در اصول‏ دین جایز و آزاد است یعنی مانعی ندارد ، بلکه اصلا فکر کردن در اصول دین‏ در یک حدودی که لااقل بفهمی خدایی داری و آن خدا یکی است ، پیغمبرانی‏ داری ، قرآن که نازل شده از جانب خداست ، پیغمبر از جانب خداست ، عقلا بر تو واجب است [ می‏گوید ] اگر فکر نکرده اینها را بگویی من از تو نمی‏ پذیرم .
    از همین جا تفاوت اسلام و مسیحیت بالخصوص و حتی سایر ادیان روشن‏ می‏شود .
    در مسیحیت درست مطلب برعکس است یعنی اصول دین مسیحی ، ماورای‏ عقل و فکر شناخته شده است اصطلاحی هم خودشان وضع کردند که اینجا قلمرو ایمان است نه قلمرو عقل
    یعنی برای ایمان یک منطقه قائل شدند و برای عقل‏ و فکر منطقه دیگر گفتند حساب عقل و فکر کردن یک حساب است ، حساب‏ ایمان و تسلیم شدن ، حساب دیگری است تو می‏خواهی فکر کنی در قلمرو ایمان حق فکر کردن نداری قلمرو ایمان فقط قلمرو تسلیم است‏ ، حق فکر کردن در اینجا نیست. ببینید تفاوت ره از کجاست تا به کجا ؟
    یکی اصول دین خودش را ، منطقه ممنوعه برای عقل و فکر اعلام می‏کند ، و دیگری نه تنها منطقه ممنوعه اعلام نمی کند ، بلکه منطقه لازم الورود اعلام‏ می‏کند که عقل باید در این منطقه وارد بشود ، اگر وارد نشود من چیزی را نمی پذیرم این ، معنی آزادی تفکر است . بنابراین اگر کسی واقعا در این مسائل فکر کند ، آیا از نظر اسلام حق‏ دارد ؟ مسلم حق دارد،لازم هم هست فکر کند آیا اگر کسی واقعا به فکرش‏ از نظر منطقی یک چیزی می‏رسد درباب خدا ، در باب قیامت ، در باب‏ نبوت ، فکر می‏کند و یک اشکال به ذهنش می‏رسد ، حق دارد این اشکال را به‏ دیگران بگوید که برای من در این مسئله شبهه ای پیدا شده است ، بیائید این شبهه را برای من حل بکنید ؟ البته آزاد است ، اشکالش باید حل بشود سؤال کردن در مسائل اصول دین ، امر واجب و لازمی است از پیغمبر اکرم‏ سؤال می‏کردند ، از علی ( ع ) سؤال می‏کردند ، از سایر ائمه اطهار سؤال‏ می‏کردند ، زیاد هم سؤال می‏کردند و آنها هم جواب می دادند این کتابهای‏ احتجاجاتی که ما داریم ( و غیر آنها ) نشان میدهد در زمینه اصول دین در
    اسلام چقدر حق آزادی بیان و حق آزادی سؤال داده شده است . تا وقتی که انسان‏ روحش روح تحقیق و کاوش است و انگیزه اش واقعا تحقیق و کاوش و فکر کردن است ، اسلام می‏گوید بیا فکر کن ، هر چه بیشتر فکر و سؤال بکنی ، هر چه بیشتر برایت شک پیدا شود ، در نهایت امر بیشتر به حقیقت می‏رسی  بیشتر به واقیت می‏رسی این مسئله را ما مسئله فکر می‏نامیم .

    ___________________________________

    پیرامون جمهوری اسلامی ص 95 و 96


  • نظرات دیگران ( )
  • آ زادی فکر از نظر اسلام و مسیحیت نویسنده: مرکز شنبه 85/5/14 ساعت 12:20 ع
  • از نظر اسلام اصول عقائد ، اجتهادی است نه تقلیدی یعنی هر کسی با فکر خودش باید آنرا حل بکند . پس این ادل دلیل براینست که از نظر اسلام نه تنها فکر کردن در اصول‏ دین جایز و آزاد است یعنی مانعی ندارد ، بلکه اصلا فکر کردن در اصول دین‏ در یک حدودی که لااقل بفهمی خدایی داری و آن خدا یکی است ، پیغمبرانی‏ داری ، قرآن که نازل شده از جانب خداست ، پیغمبر از جانب خداست ، عقلا بر تو واجب است [ می‏گوید ] اگر فکر نکرده اینها را بگویی من از تو نمی‏ پذیرم . از همین جا تفاوت اسلام و مسیحیت بالخصوص و حتی سایر ادیان روشن‏ می‏شود .در مسیحیت درست مطلب برعکس است یعنی اصول دین مسیحی ، ماورای‏ عقل و فکر شناخته شده است اصطلاحی هم خودشان وضع کردند که اینجا قلمرو ایمان است نه قلمرو عقل یعنی برای ایمان یک منطقه قائل شدند و برای عقل‏ و فکر منطقه دیگر گفتند حساب عقل و فکر کردن یک حساب است ، حساب‏ ایمان و تسلیم شدن ، حساب دیگری است تو می‏خواهی فکر کنی در قلمرو ایمان حق فکر کردن نداری قلمرو ایمان فقط قلمرو تسلیم است‏ ، حق فکر کردن در اینجا نیست ببینید تفاوت ره از کجاست تا به کجا ؟
    یکی اصول دین خودش را ، منطقه ممنوعه برای عقل و فکر اعلام می‏کند ، و دیگری نه تنها منطقه ممنوعه اعلام نمی کند ، بلکه منطقه لازم الورود اعلام‏ می‏کند که عقل باید در این منطقه وارد بشود ، اگر وارد نشود من چیزی را نمی پذیرم این ، معنی آزادی تفکر است . بنابراین اگر کسی واقعا در این مسائل فکر کند ، آیا از نظر اسلام حق‏ دارد ؟ مسلم حق دارد،لازم هم هست فکر کند آیا اگر کسی واقعا به فکرش‏ از نظر منطقی یک چیزی می‏رسد درباب خدا ، در باب قیامت ، در باب‏ نبوت ، فکر می‏کند و یک اشکال به ذهنش می‏رسد ، حق دارد این اشکال را به‏ دیگران بگوید که برای من در این مسئله شبهه ای پیدا شده است ، بیائید این شبهه را برای من حل بکنید ؟ البته آزاد است ، اشکالش باید حل بشود سؤال کردن در مسائل اصول دین ، امر واجب و لازمی است از پیغمبر اکرم‏ سؤال می‏کردند ، از علی ( ع ) سؤال می‏کردند ، از سایر ائمه اطهار سؤال‏ می‏کردند ، زیاد هم سؤال می‏کردند و آنها هم جواب می دادند این کتابهای‏ احتجاجاتی که ما داریم ( و غیر آنها ) نشان میدهد در زمینه اصول دین در اسلام چقدر حق آزادی بیان و حق آزادی سؤال داده شده است . تا وقتی که انسان‏ روحش روح تحقیق و کاوش است و انگیزه اش واقعا تحقیق و کاوش و فکر کردن است ، اسلام می‏گوید بیا فکر کن ، هر چه بیشتر فکر و سؤال بکنی ، هر چه بیشتر برایت شک پیدا شود ، در نهایت امر بیشتر به حقیقت می‏رسی ، بیشتر به واقیت می‏رسی این مسئله را ما مسئله فکر می‏نامیم .

    ___________________________________

    پیرامون جمهوری اسلامی ص 95 و 96


     


  • نظرات دیگران ( )
  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ