سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خانه
مدیریت
ایمیل من
شناسنامه
پارسی یار

مجموع بازدیدهای وبلاگ: 36846
تعداد بازدید امروز: 4
تعداد بازدید دیروز: 3
  • درباره من


  • مرکز مطالعاتی _ پژوهشی آثار شهید مطهری اردکان
    مرکز
  • لوگوی من


  • مشاهده اوقات شرعی


  • وضعیت من در یاهو


  • یــــاهـو
  • اشتراک در وبلاگ


  •  
    مرکز مطالعاتی _ پژوهشی آثار شهید مطهری اردکان
    مقصود از روزی گوارا، دانش است . [امام باقر علیه السلام درباره این کلام خدای متعال «و ما آنها را از چیزهای گوارا روزی دادیم»فرمود]
  • آقای پاپ! تفاوت از زمین تا آسمان است نویسنده: مرکز سه شنبه 85/6/28 ساعت 4:39 ع
  •  ا

    از نظر اسلام اصول عقائد ، اجتهادی است نه تقلیدی یعنی هر کسی با فکر خودش باید آنرا حل بکند . پس این ادل دلیل براینست که از نظر اسلام نه تنها فکر کردن در اصول‏ دین جایز و آزاد است یعنی مانعی ندارد ، بلکه اصلا فکر کردن در اصول دین‏ در یک حدودی که لااقل بفهمی خدایی داری و آن خدا یکی است ، پیغمبرانی‏ داری ، قرآن که نازل شده از جانب خداست ، پیغمبر از جانب خداست ، عقلا بر تو واجب است [ می‏گوید ] اگر فکر نکرده اینها را بگویی من از تو نمی‏ پذیرم .
    از همین جا تفاوت اسلام و مسیحیت بالخصوص و حتی سایر ادیان روشن‏ می‏شود .
    در مسیحیت درست مطلب برعکس است یعنی اصول دین مسیحی ، ماورای‏ عقل و فکر شناخته شده است اصطلاحی هم خودشان وضع کردند که اینجا قلمرو ایمان است نه قلمرو عقل
    یعنی برای ایمان یک منطقه قائل شدند و برای عقل‏ و فکر منطقه دیگر گفتند حساب عقل و فکر کردن یک حساب است ، حساب‏ ایمان و تسلیم شدن ، حساب دیگری است تو می‏خواهی فکر کنی در قلمرو ایمان حق فکر کردن نداری قلمرو ایمان فقط قلمرو تسلیم است‏ ، حق فکر کردن در اینجا نیست. ببینید تفاوت ره از کجاست تا به کجا ؟
    یکی اصول دین خودش را ، منطقه ممنوعه برای عقل و فکر اعلام می‏کند ، و دیگری نه تنها منطقه ممنوعه اعلام نمی کند ، بلکه منطقه لازم الورود اعلام‏ می‏کند که عقل باید در این منطقه وارد بشود ، اگر وارد نشود من چیزی را نمی پذیرم این ، معنی آزادی تفکر است . بنابراین اگر کسی واقعا در این مسائل فکر کند ، آیا از نظر اسلام حق‏ دارد ؟ مسلم حق دارد،لازم هم هست فکر کند آیا اگر کسی واقعا به فکرش‏ از نظر منطقی یک چیزی می‏رسد درباب خدا ، در باب قیامت ، در باب‏ نبوت ، فکر می‏کند و یک اشکال به ذهنش می‏رسد ، حق دارد این اشکال را به‏ دیگران بگوید که برای من در این مسئله شبهه ای پیدا شده است ، بیائید این شبهه را برای من حل بکنید ؟ البته آزاد است ، اشکالش باید حل بشود سؤال کردن در مسائل اصول دین ، امر واجب و لازمی است از پیغمبر اکرم‏ سؤال می‏کردند ، از علی ( ع ) سؤال می‏کردند ، از سایر ائمه اطهار سؤال‏ می‏کردند ، زیاد هم سؤال می‏کردند و آنها هم جواب می دادند این کتابهای‏ احتجاجاتی که ما داریم ( و غیر آنها ) نشان میدهد در زمینه اصول دین در
    اسلام چقدر حق آزادی بیان و حق آزادی سؤال داده شده است . تا وقتی که انسان‏ روحش روح تحقیق و کاوش است و انگیزه اش واقعا تحقیق و کاوش و فکر کردن است ، اسلام می‏گوید بیا فکر کن ، هر چه بیشتر فکر و سؤال بکنی ، هر چه بیشتر برایت شک پیدا شود ، در نهایت امر بیشتر به حقیقت می‏رسی  بیشتر به واقیت می‏رسی این مسئله را ما مسئله فکر می‏نامیم .

    ___________________________________

    پیرامون جمهوری اسلامی ص 95 و 96


  • نظرات دیگران ( )
  • توهم غلط در مورد حجاب نویسنده: مرکز جمعه 85/6/24 ساعت 10:16 ص
  •  

    عقیده بعضی از کارشناسان اجتماعی این است که علت این افراط و بی‏
    بندوباری ، توهمهای غلطی است که اجتماع درباره حجاب داشته است . علت‏
    این بوده که حقایق گفته نشده است . اگر همانطور که اسلام خود گفته است‏
    گفته می‏شد کار به اینجاها که کشیده است کشیده نمی‏شد . اینجا از
    آنجاهاست که باید گفت : " از پاپ کاتولیک‏تر نباید بود " ، " کاسه‏
    از آش گرمتر صحیح نیست " .
    قرآن کریم در سوره حجرات می‏فرماید : " « یا ایها الذین آمنوا لا
    تقدموا بین یدی الله و رسوله » " ( 1 ) . یعنی ای مؤمنین ! از خدا
    و رسول خدا جلو نیفتید . مقصود از جلو افتادن از خدا و پیغمبر اینست که‏
    کار دینداری و مقدس مأبی را به جائی رسانیم که خدا و رسول نگفته‏اند و
    بخواهیم از پیغمبر هم جلوتر حرکت کنیم .
    پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم  می‏فرماید :  « ان الله یحب ان یؤخذ برخصه کما یحب ان یؤخذ بعزائمه »  . یعنی خداوند دوست دارد هر چیزی‏ را که مباح قرار داده است و رخصت فرموده مردم آنرا مباح شمارند همچنانکه دوست دارد هر چه را نهی کرده است ناروا به شمار آورند .
    ممکن است نظر من اشتباه باشد . مکرر گفته‏ام که در اینگونه مسائل که‏
    مسأله فرعی است ، هر کس باید فتوای مرجع تقلید خود را بخواهد و عمل کند
    . ولی از نظر آنچه به نام مصلحت اندیشی عنوان می‏شود که می‏گویند مصلحت‏
    نیست گفته شود هر چند حقیقت باشد . عقیده من برخلاف این مصحلت اندیشی‏
    است . من مصلحت را در گفتن حقیقت می‏دانم . آنچه مصلحت ایجاب می‏کند جز این نیست که باید این خیال را از سر زنان امروز خارج کنیم که می‏گویند
    حجاب در عصر حاضر غیر عملی است ، ثابت کنیم که حجاب اسلامی کاملا منطقی‏ و عملی است .
    ثانیا کوشش کنیم که در فعالیتهای فرهنگی ، اجتماعی ، بهداشتی ،
    واحدهای اختصاصی برای زنان به وجود آوریم و با فعالیتهای مختلط و واحدهای‏
    مختلط که تقلید احمقانه‏ای از اروپائیان است مبارزه کنیم . تنها در این‏
    صورت است که زنان شخصیت واقعی خود را باز خواهند یافت و به نام آزادی‏
    و مساوات ابزار و بازیچه و احیانا وسیله اطفاء شهوت مردان قرار نخواهند
    گرفت .
    __________________________________
    1 - سوره حجرات ، آیه . 1

    مساله حجاب ص 253و 354


  • نظرات دیگران ( )
  • مدیریت حافظه نویسنده: مرکز یکشنبه 85/6/12 ساعت 4:18 ع
  • مدیریت حافظه

    شهید مطهری در این باره می نویسند:

    افراد از نظر هوش ، فهم ، استعداد و حافظه با یکدیگر اختلاف دارند .
    انسان‏های رشید از حافظه خود بهره برداری صحیح می‏کنند ولی آدمهای غیر از
    رشید ، ممکن است حافظه بسیار نیرومندی نیز داشته باشند اما نتوانند از
    آن استفاده کنند .
    آدم غیر رشید تصور می‏کند . حافظه یک انبار است .
    انباریکه باید دائما آن را پر کند
    ، هر چه پیدا کرد آنجا پرت کند . عینا
    مانند انبار یک خانه که احیانا وارد می‏شوی می‏بینی یک تکه حلبی ، یک‏
    قطعه فلز ، یک میز شکسته ، یک صندلی شکسته در آنجا افتاده است .
    اما آدمی که رشید باشد در بهره برداری از حافظه خود دقت می‏کند . اولین کاری‏ که انجام می‏دهد عمل انتخاب است . یعنی حافظه خود را مقدس می‏شمارد ،
    حاضر نیست هر چه شد در آن سرازیر کند . حساب می‏کند که دانستن چه‏
    چیزهائی برای او مفید است و چه چیزهائی بی‏فایده است . مفیدها را درجه بندی می‏کند و مفیدترها را انتخاب می‏کند سپس آنها را به حافظه خویش می‏سپارد آن‏
    چنانکه امانتی را به امینی می‏سپارد ، در خود سپردن دقت می‏کند ، یعنی‏
    واقعا و به طور دقیق و روشن آن را وارد ذهن می‏کند و سپس تحویل حافظه‏
    می‏دهد .
    مثلا کتابی را مطالعه می‏کند ، یکبار می‏خواند . انسان کتاب را بار اول‏
    به قصد لذت می‏خواند در این صورت نمی‏تواند در مورد مطالب کتاب ، حساب‏
    و قضاوت کند ، دور دوم می‏خواند ،
    حتی قویترین حافظه‏ها نیازمند است که‏
    یک کتاب مفید را لااقل دوبار پشت سر هم بخواند
    ، پس از آن مطالب را
    تجزیه و تحلیل و دسته بندی می‏کند و هر مطلبی را با توجه به اینکه از چه‏
    دسته مطالب است به حافظه می‏سپارد ، بعد کوشش می‏کند که کتاب دیگری را
    در دستور مطالعه قرار دهد که در موضوع کتاب پیشین است ، حتی الامکان تا
    از موضوعی فارغ نشده است و در حافظه به صورت روشن و منظم نسپرده است‏
    وارد موضوع دیگر نشود . اشتباه است اگر انسان یک کتاب را مانند یک‏
    سرگرمی مطالعه کند و قبل از آنکه مطالب کتاب درست جذب ذهن شده باشد و
    ذهن فرصت تجزیه و تحلیل پیدا کرده باشد به کتاب دیگر و موضوع دیگر
    بپردازد . امروز کتب تاریخی ، فردا روانشناسی و پس فردا مثلا کتب مذهبی‏
    مطالعه کند همه مخلوط می‏شوند و حکم انباری بی نظم را پیدا می‏کند .
    انسان رشید کتابها و مطالبی را که برای خود لازم می‏داند جمع می‏کند آنها
    را مکررا مطالعه و دسته بندی و سپس خلاصه می‏کند . خلاصه را یادداشت
    و به حافظه خود می‏سپارد بعد به‏ موضوع دیگر می‏پردازد .
    چنین فردی اگر حافظه‏اش ضعیف هم باشد از آن‏
    حداکثر استفاده را می‏کند و مثل کسی می‏شود که کتابخانه منظمی با قفسه‏های‏ مرتب دارد ، کتابخانه‏ای که هر قفسه‏اش به کتاب‏های معینی در رشته خاص‏
    مربوط می‏شود به طوری که هر کتابی را که بخواهد فورا دست می‏گذارد روی آن‏
    و آن را می‏یابد اما اگر غیر از این باشد همانند آدمی است که کتابخانه‏ای‏
    با هزارها کتاب داشته باشد اما کتابها را روی یکدیگر ریخته است . هر
    وقت کتابی را بخواهد دو ساعت باید دنبالش بگردد تا پیدا کند .
    این بود
    مثالی از مدیریت صحیح و ناصحیح در مورد بهره برداری از یکی از قوای هوشی‏ و عقلانی انسان .

    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    امدادهای غیبی ص۱۱۰
    بخوانیم و قدر این مطالب را بدانیم


  • نظرات دیگران ( )
  • مسابقه بزرگ نویسنده: مرکز پنج شنبه 85/6/9 ساعت 12:11 ع
  • مسابقه بزرگ کتابخوانی به مناسبت سال پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله از دو اثر ارزشمند شهید مطهری ره 

     سیری در سیره نبوی                        خاتمیت

    آخرین مهلت ثبت نام : ۲۴ شهریور

    دوستان اردکان ، میبد و توابع این دو میتوانند برای ثبت نام به مرکز مطالعاتی شهید مطهری اردکان مراجعه فرمایند.

    آدرس: اردکان یزد- خ صدر آباد- پیچ فاضل- روبروی اداره ثبت سابق

    تلفن: ۰۳۵۲- ۷۲۳۰۷۷۴

    زمان مسابقه: بعد از ماه مبارک رمضان

    جوایز: سفر عمره و عتبات عالیات ـ سکه بهار آزادی ـ نیم سکه و ربع سکه ـ و جوایز دیگر

    توجه: این مسابقه از طرف دفتر حضرت آیه الله فاضل لنکرانی و با همکاری مرکز مطالعاتی آثار شهید مطهری اردکان برگزار می گردد.

    از باقیمانده تعطیلات بهره بریم.


  • نظرات دیگران ( )
  • روش مطالعه صحیح از نگاه شهید مطهری ( کسانیکه بهره هوشی خیلی بالا نویسنده: مرکز شنبه 85/6/4 ساعت 5:39 ع
  • تفاوت دوره جدید با دوره قدیم‏ علم در چیست ؟
    در دوره جدید ، علم سرعت و پیشرفت فوق العاده‏ای پیدا
    کرد . یک مرتبه مثل اینکه مانعی را از جلوی چرخ علم برداشته باشند ، علم‏
    ، به سرعت شروع کرد به حرکت کردن ، در صورتی که حرکت علم در دوران‏
    قدیم کندتر بود . اما علت این سرعت در دوره جدید چیست ؟
    آیا علمای‏
    جدید مثل پاستور ، نبوغ بیشتری از علمای قدیم مثل بقراط و جالینوس و
    بوعلی سینا داشته‏اند ؟
    به عبارت دیگر آیا علت این است که در دنیای‏
    جدید اشخاص خارق العاده‏ای پیدا شدند که در دنیای قدیم چنین شخصیتها و
    مغزهای متفکری نبودند ؟ نه ، چنین نیست . شاید امروز احدی ادعا نکند که‏
    نبوغ پاستور یا دیگران از نبوغ ارسطو ، افلاطون ، بوعلی سینا ، بقراط ،
    جالینوس ، و یا خواجه نصیر طوسی بیشتر بوده ، ولی سرعت
    و موفقیت کار اینها بیشتر بوده است . سرش چیست ؟
    می‏گویند سرش این است که اسلوب علماء یک مرتبه تغییر کرد .
    از وقتی‏
    که اسلوب(روش) علماء در تحقیق عوض شد ، سرعت پیشروی علم بیشتر شد .
    اسلوبها
    در موفقیتها نقش دارند . ممکن است شما یک فرد نابغه و باهوش و با
    استعداد و پرکاری را در راس یک مؤسسه قرار بدهید و نتواند اداره بکند .
    فرد دیگری را که به اندازه او نبوغی از نظر حافظه و هوش و استعداد و
    درک ندارد ، در راس همان مؤسسه قرار بدهید و بهتر اداره بکند ، از باب‏
    اینکه سبک و روش او بهتر است .
    مثال واضحتر و روشنتری بزنیم : مکرر افرادی را دیده‏ایم که بسیار باهوش‏
    ، با استعداد و پر حافظه هستند ، اما موفقیت اینها در یادگیری ، کمتر از
    موفقیت کسانی است که از نظر هوش و حافظه و قدرت کار ، در سطح‏
    پائینتری قرار دارند . چرا ؟ برای اینکه سبک کار اینها بهتر است . مثلا
    یک آدم خیلی پر حافظه ممکن است در شبانه روز شانزده ساعت یکسره کار
    بکند . اما چگونه ؟ یک کتاب را از اول تا آخر مطالعه می‏کند . بعد فورا
    کتاب دیگری را برمی‏دارد و مطالعه می‏کند . در صورتی که این کتاب در یک‏
    رشته است و آن کتاب در یک رشته دیگر . بعد کتابی دیگر ، بعد یک درس‏
    دیگر ، یک بلبشوئی راه می‏اندازد . ولی یک نفر ممکن است که قدرت هشت‏
    ساعت کار بیشتر نداشته باشد ، ولی وقتی کتابی را مطالعه می‏کند اولا با
    دقت می‏خواند نه با تندی ، ثانیا به یک دور خواندن اکتفا نمی‏کند ، یک‏
    بار دیگر همین کتاب را می‏خواند . به کتاب دیگری دست نمی‏زند تا مطالبی که در این‏
    کتاب خوانده ، در ذهنش وارد بشود . به این حد نیز قناعت نمی‏کند . در
    نوبت
    سوم مطالب خوبی را که در این کتاب تشخیص داده است و لازم می‏داند
    ، در ورقه های منظمی فیش برداری می‏کند ، یادداشت می‏کند ، یعنی یک‏
    حافظه کتبی برای خودش درست می‏کند که تا آخر عمر هر وقت بخواهد ،
    بتواند فورا به آن مطالب مراجعه کند
    . این کتاب را که تمام کرد ،
    کتابهای دیگری را که متناسب با همین موضوع هستند مطالعه می‏کند . بعد از
    مدتی از مطالعه کردن این جور کتابها بی‏نیاز می‏شود . بعد می‏رود سراغ یک‏
    سلسله کتابهای دیگر . اما آدمی که امروز این کتاب ، فردا آن کتاب و پس‏
    فردا کتاب دیگری را مطالعه می‏کند ، مثل کسی می‏شود که وقتی می‏خواهد غذا
    بخورد ، یک لقمه از این ، دو لقمه از آن ، چهار لقمه از نوع دیگر و پنج‏
    لقمه از آن دیگری می‏خورد . آخر معده خودش را فاسد می‏کند . کاری هم انجام‏
    نداده است . اینها مربوط است به سبک و روش و اسلوب .
    حماسه حسینی 1/239


  • نظرات دیگران ( )
  • اردوی رایگان نویسنده: مرکز جمعه 85/6/3 ساعت 7:1 ع
  • اردوی دو روزه رایگان  به شهر مقدس قم در آستانه نیمه شعبان میلاد مهدی فاطمه ( عجل الله فرجه)  با ثبت نام و خواندن دو کتاب!!!!!

    ثبت نام کنید



  • نظرات دیگران ( )
  • دیوارنویسی نویسنده: مرکز یکشنبه 85/5/22 ساعت 6:30 ص
  • مرکز مطالعاتی و پژوهشی شهید مطهری علاوه بر ارائه سیر مطالعاتی آسان به مشکل کتب استاد شهید که فعالیت اصلی این مرکز محسوب می گردد، فعالیتهای فرهنگی دیگری نیز انجام داده است که در بخش معرفی مرکز گذشت. یکی از آنها دیوارنویسی سطح شهر است.  نمونه

     

    به نظر شما بهتر نیست به جای اینکه دیوارهای شهرمان را با تبلیغات و احیانا جملات کم اثر ویا بی اثر پر کنیم ،باجملات حکیمانه بزرگان و اندیشمندان اسلامی زیبا کنیم؟


  • نظرات دیگران ( )
  • آدرس و تلفن نویسنده: مرکز یکشنبه 85/5/15 ساعت 7:49 ع
  • مر کز مطالعاتی _ پژوهشی آثار شهید مطهری اردکان آماده ارائه خدمات به مشتاقان به مطالعه آثار گرانقدر آن شهید بزرگوار است.

     

    خواهران : سه شنبه ها بعد از ظهر

    برادران : پنجشنبه ها بعد از ظهر 

     

    آدرس : اردکان یزد _ خ صدر آباد _ پیچ فاضل _ روبروی اداره ثبت سابق

    مر کز مطالعاتی _ پژوهشی آثار شهید مطهری ره

    تلفن :7230774 _0352


  • نظرات دیگران ( )
  • آ زادی فکر از نظر اسلام و مسیحیت نویسنده: مرکز شنبه 85/5/14 ساعت 12:20 ع
  • از نظر اسلام اصول عقائد ، اجتهادی است نه تقلیدی یعنی هر کسی با فکر خودش باید آنرا حل بکند . پس این ادل دلیل براینست که از نظر اسلام نه تنها فکر کردن در اصول‏ دین جایز و آزاد است یعنی مانعی ندارد ، بلکه اصلا فکر کردن در اصول دین‏ در یک حدودی که لااقل بفهمی خدایی داری و آن خدا یکی است ، پیغمبرانی‏ داری ، قرآن که نازل شده از جانب خداست ، پیغمبر از جانب خداست ، عقلا بر تو واجب است [ می‏گوید ] اگر فکر نکرده اینها را بگویی من از تو نمی‏ پذیرم . از همین جا تفاوت اسلام و مسیحیت بالخصوص و حتی سایر ادیان روشن‏ می‏شود .در مسیحیت درست مطلب برعکس است یعنی اصول دین مسیحی ، ماورای‏ عقل و فکر شناخته شده است اصطلاحی هم خودشان وضع کردند که اینجا قلمرو ایمان است نه قلمرو عقل یعنی برای ایمان یک منطقه قائل شدند و برای عقل‏ و فکر منطقه دیگر گفتند حساب عقل و فکر کردن یک حساب است ، حساب‏ ایمان و تسلیم شدن ، حساب دیگری است تو می‏خواهی فکر کنی در قلمرو ایمان حق فکر کردن نداری قلمرو ایمان فقط قلمرو تسلیم است‏ ، حق فکر کردن در اینجا نیست ببینید تفاوت ره از کجاست تا به کجا ؟
    یکی اصول دین خودش را ، منطقه ممنوعه برای عقل و فکر اعلام می‏کند ، و دیگری نه تنها منطقه ممنوعه اعلام نمی کند ، بلکه منطقه لازم الورود اعلام‏ می‏کند که عقل باید در این منطقه وارد بشود ، اگر وارد نشود من چیزی را نمی پذیرم این ، معنی آزادی تفکر است . بنابراین اگر کسی واقعا در این مسائل فکر کند ، آیا از نظر اسلام حق‏ دارد ؟ مسلم حق دارد،لازم هم هست فکر کند آیا اگر کسی واقعا به فکرش‏ از نظر منطقی یک چیزی می‏رسد درباب خدا ، در باب قیامت ، در باب‏ نبوت ، فکر می‏کند و یک اشکال به ذهنش می‏رسد ، حق دارد این اشکال را به‏ دیگران بگوید که برای من در این مسئله شبهه ای پیدا شده است ، بیائید این شبهه را برای من حل بکنید ؟ البته آزاد است ، اشکالش باید حل بشود سؤال کردن در مسائل اصول دین ، امر واجب و لازمی است از پیغمبر اکرم‏ سؤال می‏کردند ، از علی ( ع ) سؤال می‏کردند ، از سایر ائمه اطهار سؤال‏ می‏کردند ، زیاد هم سؤال می‏کردند و آنها هم جواب می دادند این کتابهای‏ احتجاجاتی که ما داریم ( و غیر آنها ) نشان میدهد در زمینه اصول دین در اسلام چقدر حق آزادی بیان و حق آزادی سؤال داده شده است . تا وقتی که انسان‏ روحش روح تحقیق و کاوش است و انگیزه اش واقعا تحقیق و کاوش و فکر کردن است ، اسلام می‏گوید بیا فکر کن ، هر چه بیشتر فکر و سؤال بکنی ، هر چه بیشتر برایت شک پیدا شود ، در نهایت امر بیشتر به حقیقت می‏رسی ، بیشتر به واقیت می‏رسی این مسئله را ما مسئله فکر می‏نامیم .

    ___________________________________

    پیرامون جمهوری اسلامی ص 95 و 96


     


  • نظرات دیگران ( )
  • ترس از خدا یعنی چه؟ نویسنده: مرکز چهارشنبه 85/5/11 ساعت 8:49 ع
  • ممکن است این سؤال برای بعضی مطرح شود که ترس از خدا یعنی چه ؟ مگر خداوند یک چیز  ترس‏آوری است ؟ خداوند کمال مطلق و شایسته‏ترین موضوعی است که انسان به او محبت بورزد و او را دوست‏ داشته باشد . پس چرا انسان از خدا بترسد ؟
    در جواب این سؤال می‏گوئیم مطلب همینطور است . ذات خداوند موجب‏ ترس و وحشت نیست ،
    اما اینکه می‏گویند از خدا باید ترسید یعنی‏از قانون عدل الهی باید ترسید . در دعا وارد است : « یا من لا یرجی الا فضله ، و لا یخاف الا عدله » . ای کسی که امیدواری به او امیدواری به فضل‏ و احسان او است و ترس از او ترس از عدالت او است.
    عدالت هم به نوبه خود امر موحش و ترس‏آوری نیست . انسان که از عدالت می‏ترسد در حقیقت از خودش می‏ترسد که در گذشته خطا کاری کرده و یا می‏ترسد که در آینده از حدود خود به حقوق دیگران تجاوز کند . لهذا در مسئله خوف و رجاء که مؤمن باید همیشه ، هم امیدوار باشد و هم خائف ، هم‏ خوشبین باشد و هم نگران ، مقصود اینست که مؤمن همواره باید نسبت به‏ طغیان نفس اماره و تمایلات سرکش خود خائف باشد که زمام را از کف عقل‏ و ایمان نگیرد و نسبت به ذات خداوند اعتماد و اطمینان و امیدواری داشته‏ باشد که همواره به او مدد خواهد کرد . علی بن الحسین سلام الله علیه در دعای معروف ابوحمزه می‏فرماید : « مولای اذا رأیت ذنوبی فزعت ، و اذا رایت کرمک طمعت » . یعنی هرگاه به خطاهای خودم متوجه می‏شوم ترس »
    هراس مرا می‏گیرد و چون به کرم وجود تو نظر می‏افکنم امیدواری پیدا می‏کنم‏

    ده گفتار ص 20


  • نظرات دیگران ( )
  •    1   2      >
  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ